من و امتحانا و مامانم(حتما بخونین وگرنه از دستتون رفته)...

ساخت وبلاگ

داشتم درس میخوندم

 که مادرم صدام کرد

ولی من جواب ندادم ، من عمیقا محو درس خوندن شده بودم

.
.

.
.

ولی مادرم باز منو صدا کرد ، باز صدام کرد

داد زدم ، مامان تنهام بزار ، باید درس بخونم ، امتحانم نزدیکه ،

میخوام درس بخونم ، لطفا ، میخوام درس بخونم

مادرم یدونه خوابوند تو گوشم و گفت :

باشه بیدارشو هرچقدر خواستی درس بخون

خندوانه...
ما را در سایت خندوانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khandeevaneho بازدید : 221 تاريخ : دوشنبه 29 مرداد 1397 ساعت: 9:14